آب در بنزین؟ یا آب در آسیاب بیگانه؟

0



ماجرای وجود آب در بنزین و از کار افتادن خودروی حامل رئیس‌جمهوری پس از سوخت‌گیری، بازتاب بسیار زیادی در فضاهای عمومی و رسانه‌ای داشت. آن‌گونه که در رسانه‌ها آمده، هیئت همراه رئیس‌جمهوری «متوجه شده» که در این جایگاه سوخت بی‌کیفیت (بنزین مخلوط با آب) عرضه شده و پیش‌تر هم تخلف مشابهی در این جایگاه انجام شده است. راوی بلافاصله پس از ورود به قزوین، این داستان را در نشستی با حضور عده‌ای از اهالی احزاب و سیاست آن استان تعریف می‌کند که البته با چند هفته تأخیر به رسانه‌ها درز می‌کند.

نکته‌ عجیب در همین است که چگونه یک بازرس ویژه قبل از بررسی چندوچون ماجرا و واکاوی دقیق ابعاد موضوع، آن را در یک نشست عمومی بازگو کرده است. اکنون پرسش این است که در برابر این ماجرا کلیت داستان را چگونه باید مورد تدقیق قرار داد؟

به نظر می‌رسد بخشی از قضیه به حوزه‌های فنی و مهندسی ارتباط دارد. به لحاظ فنی و در شرایط متعارف اساساً وجود آب در مخزن بنزین جایگاه تقریباً نامحتمل است. وقتی‌ نفتکش حامل بنزین به جایگاه وارد می‌شود، با استفاده از اتصالات ویژه‌ای به مخزن جایگاه متصل شده و محموله را خالی می‌کند. حتی اگر سیل هم از آسمان ببارد، امکان ندارد که بتواند به درون مخزن راه یابد. موقعیت مخزن در هر جایگاه به‌گونه‌ای نیست که شبیه یک محفظه‌ باز باشد که هر سیال بتواند به درون آن راه پیدا کند. پر شدن مخزن از طریق همان اتصالات و شیلنگ‌هایی (فلنچ) است که بین نفتکش و مخزن تعریف شده است.

به عبارت دیگر هیچ پمپ‌بنزینی نمی‌تواند غیر از فرآورده‌هایی که می‌فروشد، سیال دیگری را وارد مخزن خود کند. وجود آب در بنزین بدین صورت ممکن است که یک تانکر آب وارد جایگاه شود و با استفاده از فلنچ‌های مخصوص، آب را داخل مخزن بنزین وارد کند که اساساً امکان وقوع چنین چیزی نزدیک به صفر است. این البته به این معنا نیست که احتمال وجود تخلف در جایگاه وجود ندارد، بلکه بحث بر سر این است که روایت ماجرا و آنچه به رسانه‌ها کشیده شده، نمی‌تواند به آن صورتی باشد که راوی بیان کرده است.

غیر از این موضوع فنی، منطق ایجاب می‌کند که اگر بنزین جایگاه مخلوط با آب باشد، آنگاه باید صدها خودرو همزمان کنار جاده متوقف می‌شدند. چگونه است که فقط خودروهای حامل رئیس‌جمهوری به این مشکل برخورد کرده‌اند؟ مگر نه اینکه صدها و هزاران خودرو از همان مخزن آلوده سوخت‌گیری کرده‌اند؟ پس باید در این داستان شاهد وجود قطاری از خودروهایی باشیم که بنزین آلوده دریافت کرده و دچار نقص فنی شده‌ باشند. در متن روایت رسانه‌ای به چنین چیزی برخورد نکرده‌ایم. معلوم نیست چرا چنین چیزی از چشم و ذهن یک بازرس ویژه مغفول مانده و توجهش را جلب نکرده است، اما از حیث اجتماعی نیز می‌توان این قضیه را مورد توجه قرار داد.

صنعت تولید و توزیع فرآورده‌های نفتی در دوران جنگ اخیر یکی از سربلندترین بخش‌های اقتصادی کشور بود. به‌طور بی‌سابقه‌ای به یکباره میزان تقاضا در برخی نقاط کشور افزایش یافت. بعد از حمله به انبار شهران و انبار ری، جنگ روانی دشمن معطوف نابودی زیرساخت‌های انرژی کشور، به‌ویژه فرآورده‌های نفتی بود، اما مردان و زنان غیور کشورمان در صنایع پایین‌دستی نفت به‌رغم همه‌ تهدیدهای آشکار و بالقوه و بالفعل موجود، حتی یک قدم هم پا پس نکشیدند.

طبق پروتکل‌های پدافند غیرعامل در بخش‌های عملیاتی صنایع نفت، باید مقدار فرآورده‌های موجود در مخازن و انبارها تا حد مشخصی کاهش یابد. برقراری محدودیت‌ها در جایگاه‌ها به لحاظ لیتراژ مجاز سوخت‌گیری نیز به همین خاطر بود. مردم به‌خوبی از وضعیت آگاهی داشتند و صبورانه با شرایط کنار آمدند؛ کما اینکه چند روز بعد شرایط توزیع سوخت در جایگاه‌ها از وضعیت ترافیک شدید خارج شد و شکل عادی‌تری گرفت.

مقام‌های صنعت نفت گفته‌اند با وجود افزایش ۵۰ درصدی تقاضا و تهدیدهای سایبری و حملات نظامی، تأمین سوخت بدون وقفه ادامه یافت. در یکی از روزهای آغازین تجاوز، صحبت از توزیع ۲۰۰ میلیون لیتر فرآورده است که چیزی کمتر از دو برابر به نسبت یک روز عادی است. این در حالی است که تمام این موقعیت‌های فوق‌العاده به‌صورت ناگهانی اتفاق افتاده و حفظ پایداری شبکه (اعم از تولید، تأمین، انتقال، تخصیص، حمل‌ونقل و توزیع فرآورده) واقعاً کار بسیار بزرگی است که فقط با همراهی مردم و مدیریت هوشمندانه‌ ارکان صنعت نفت محقق شد. تهدیدهای موجود شامل حال همه‌ مردم بود، اما کارکنان جایگاه‌ها، پیمانکاران بخش حمل‌ونقل جاده‌ای و ریلی، عوامل عملیاتی در صنعت نفت، بخش‌های ستادی و برنامه‌ریزی و سایر عوامل زنجیره تأمین و توزیع سوخت پای کار مردم و نظام بودند.

در موقعیتی که تمام تلاش‌ها با هدف جلوگیری از ایجاد وقفه در روند خدمت‌رسانی بود و در وضعیتی که به لحاظ عینی حتی یک لحظه تولید و توزیع فرآورده متوقف نشد، چرا باید با ارائه‌ چنین روایت‌های یکسویه‌ای، بدین‌گونه راحت و بی‌دردسر، ماشین پروپاگاندای دشمن را به راه انداخت. به عبارت دیگر باید این پرسش را مطرح کرد که چگونه از یک رویداد (خاموش ‌شدن خودروها) چنین نتیجه‌گیری متقن و قطعی حاصل شده است؟ و دیگر اینکه چرا این داستان بدون بررسی‌های دقیق از سوی متولیان امر (شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی و وزارت نفت) در یک جمع غیرمرتبط (دبیران احزاب و سایر فعالان سیاسی استان قزوین) بیان شده است؟ 

ناخواسته پای وزارت نفت هم به این قضیه کشیده و شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی ایران مجبور به انتشار توضیحاتی شد؛ توضیحاتی که بیان آنها در این شرایط نه ضرورتی داشت و نه اینکه توانست زهر تلخ این روایت ناعادلانه را بگیرد؛ آن هم در شرایطی که رسانه‌های بیگانه بهره‌برداری‌های خود را از این خبر کرده بودند.

روایت ماجرا به شکلی که تشریح شده، از چند تاکتیک حفاظتی و حراستی و امنیتی هم پرده برمی‌دارد. این توضیحات از آنجا که با امنیت رئیس‌جمهوری عزیز کشورمان مرتبط است، طبعاً باید در زمره‌ مکتومات هر گروه دولتی باشد، اما اکنون در کف اینترنت در معرض دید و ارزیابی همگان قرار گرفته است.

درمجموع انتظار می‌رود متولیان امر در بیان ‌نظرات خود دقت بیشتری کرده و تمام جوانب موضوع از حیث اجتماعی و سیاسی و رسانه‌ای، همچنین از بابت موضوع‌های امنیتی و حفاظتی و مهم‌تر از همه مسدود کردن امکان انتفاع بیگانگان را ملحوظ دارند.

پویا نعمت‌اللهی

پیام بگذارید